بیست + چند تشکل، یکسال کوشش و چند گام به پیش

 

تجربهء سه انقلاب مردمی و سه کودتای ارتجاعی در قرن گذشته بروشنی نشان می دهد که در فقر سازمان های سیاسی طبقات گوناگون و در راس آن پرجمعیّت ترین طبقهء جامعهء ایران، حتی درهم شکستن ماشین دولتی بورژوازی و کسب تمامی قدرت بوسیلهء توده ها، الزاما به آزادی و دموکراسی و رفاه منجر نمی گردد. این تجربیّات ناموفق بروشنی نشان می دهد که تا زمانی که طبقات گوناگون جامعهء ایران سازمان نیابند نه آزادی و نه دموکراسی و نه رفاه، قابل تحقق نه خواهند گردید. در این میان نقش طبقهء کارگر ایران به مثابه پرجمعیّت ترین و جوان ترین طبقهء اجتماعی ایران در جهت تحقق آزادی و برابری و رفاه نه تنها کلیدی، بلکه حیاتی ست.

 

سال گذشته در چنین روزهائی، سی و چهار سال پس از انقلاب مظلوم بهمن ماه، 20 + چند تشکل سوسیالیستی و کارگری در یک اقدام بی سابقه برای برون رفت از این آرایش سیاسی در زیر یک سقف گرد هم آمدند و به بررسی اوضاع وخیم اقتصادی، قدرت ناچیز خرید مردم و اوضاع خطیر سیاسی کشور پرداختند. از این کوشش های مستمر در سال گذشته دستاوردهائی چند حاصل گردید که با توجه به رای گیری اخیر در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی و توهمی که مجددا در میان بخشی از توده ها دامن زده شده است، شایسته است تا این کوشش ها نه تنها تداوم، بلکه تعمیق و تکمیل و گسترش یابد.

 

نخستین دستاورد این همگرائی بی سابقه، توافق عمومی تمامی حاضرین در این سلسله نشست  ها و حتی کمونیست های خارج از تشکل های فوق، در دفاع بی چون و چرا از مبارزات متنوع اقشار گوناگون طبقهء کارگر ایران است. این مهمّ برغم ظاهر دست یافتنیش امری ست که سال ها جنبش کمونیستی – کارگری میهنمان را دچار تفرقه و انشقاق می کرد. باورمندان به سوسیالیسم در طول این سال ها روش های سازماندهی و مبارزهء اقشار گوناگون طبقهء کارگر ایران را از دید یک قشر مورد توجه و بازبینی قرار می دادند و  به نادرستی روش های سازماندهی و تاکتیک های مبارزات یک قشر را به اقشار گوناگون این اکثریّت عظیم فاقدان سرمایه در ایران بسط می دادند.

 

این کوشش ها و تجمّع بخشی از نمایندگان اقشار متنوع طبقهء کارگر ایران باعث گردید تا این جمع به اهمیّت روش های گوناگون سازماندهی و تاکتیک های مبارزهء اقشار گوناگون طبقهء کارگر ایران  پی بَرَد و ضمن دفاع از حقوق حقهء طبقهء کارگر، حمایت از تمامیّت این مبارزات نابرابر در مقابل نظام حاکم را در دستور کار خود قرار دهد. اما اقشار گوناگون طبقهء کارگر ایران از چه حقوقی برخوردارند؟

 

حق کار یا اشتغال نخستین حقّ کارگران در سراسر جهان است. حقّ دریافت می نیمم دستمزد بر مبنای هزینه های جاری در هر کشور دویمین حقّ کارگران جهان است. حقّ برخورداری از قرارداد رسمی و داشتن حداقل امنیت شغلی سیمین حقّ کارگران جهان است. حقّ بیمه و درمان و آموزش رایگان فرزندان و حقوق بازنشستگی، چهارمین حقّ کارگران سراسر جهان است. حقّ ایجاد سازمان های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مستقل از دولت ها و احزاب پنجمین حقّ کارگران سراسر جهان است. حقّ مالکیت جمعی کارگران بر کارخانه هائی که بهر دلیلی در معرض تعطیل هستند حقّ ششم کارگران ایران است.

 

با یک نظر اجمالی می بینیم که طبقهء کارگر سراسر ایران بویژه کارگران شاغل در کارگاه های زیر ده نفر؛ که حدود هشتاد درصد جمعیّت کارگران ایران در چنین کارگاه هائی مشغول بکار هستند؛ از تمامی این حقوق حقّه بی بهره هستند. با یک نظر اجمالی می بینیم که کارگرانی که در جهت احقاق این حقوق حقّه بر می شورند بدون لحظه ای تاخیر با احضار و اخطار و اخراج و دستگیری و شکنجه و حتی «اعدام» روبرو می شوند.

 

در چنین شرایطی وظایف سنگینی بر دوش کارگران آگاه و کمونیست ها سنگینی می کند. در خارج از کشور کار ما ساده تر است.  در امنیّت و رفاه نسبی کشورهای بورژوا-دموکراتیک شایسته است تا در صفوفی یکپارچه و  فریادی یگانه از حقوق حقّهء کارگران ایران و در راس آن حقوق کارگران زندانی بدفاع برخیزیم.  چه این کارگران بر خلاف همهء قوانین مدافع حقوق بشر و کنوانسیون های جهانی کار به نا حقّ و بر خلاف تمامی قوانمین موجود در زندان بسر می برند.   

 

آنچه در این مهمّ، دفاع از زندانیان بی گناه ایران، کمتر مورد عنایت کمونیست ها قرار گرفته است موقعیّت بس ناهنجار قشر کارگران جنسی در ایران است. این کارگران که اکثریّت آن ها زن می باشند، چه در سطح جامعه و چه در درون زندان ها مورد بدترین آزارها و سوء استفاده ها قرار می گیرند. فراموش نکنیم که این قشر ضعیفترین قشر مورد سرکوب حاکمیّت میزوژین (ضد زن) ایران هستند. این قشر اکثرا از سر ناچاری و برای تغذیه و تحصیل فرزندان و یا گذران زندگی روزمرّهء نزدیکان خویش که به دام اعتیاد گرفتار آمده اند به این حرفه در غلطیده اند.

 

این عزیزان نه تنها از کلیّهء حقوق و حفاظت ها و حمایت ها و آموزش های انجمن های مدافع این ضعیفترین قشر جوامعد سرمایه داری بی بهره اند، بلکه در کشورهای دارای دولت اسلامی، بر طبق قوانین بی پایهء «شرع» مورد آزار و اذیّت و زندان و شکنجه و حتی سنگسار قرار می گیرند. دفاع از این دسته از هم میهنان که در همه جای جهان نخستین قربانیان نظام سرمایه داری هستند، امروز در راس وظایف کمونیست های ایران قرار دارد. از نظر من این عزیزان همانقدر بی گناهند که زندانیان سیاسی و عقیدتی. کمونیست ها شایسته است تا آزادی فوری و بی چون و چرای این دسته از قربانیان بی گناه را در کنار دیگر بی گناهان و در راس آنها زندانیان سیاسی و عقیدتی فریاد کنند.

 

اما حمایت بی چون و چرا از حقوق اکثریّت جوانان فاقد سرمایه در ایران و دفاع بی قید و شرط از کارگران زندانی تنها دست آورد این کوشش ها در سال گذشته نیست. رفقای ما؛ حتی یکسال قبل از آخرین خیمه شب بازی این بی نظمی اسلامی،  به درستی و متفقاً به لزوم «سرنگونی انقلابی نظام جمهوری اسلامی ایران» و «سمت گیری سوسیالیستی» جهت استقرار آزادی و برابری و رفاه در ایران تاکید نمودند. در دورانی که حاکمیّت ایران با لطایف الحیل مخالفین خود را بزانو درآورده است و حتی مجبور کرده است که «اسلحه» را بر زمین گذارند و با در دست گرفتن «قلم» به نامهء سرگشاده نویسی رو آورند! اشتراک در این ارادهء خیر باعث می گردد تا برای نخستین بار پس از انقلاب مظلوم بهمن ماه، یک «اپوزیسیون» واقع بین و رو به رشد و اعتلا پا به میانهء میدان گذارد.

 

کوشش های یکسالهء این رفقا تنها آغاز یک راه دشوار و پر پیچ و خم است.  راهی که سی و چهار سال در پا گذاشتن در آن تاخیر کرده ایم. راهی که برغم دشواری تنها چشم انداز مثبت در آیندهء  ایران را رقم می زند. از این رو ضمن خسته نباشید به این دسته از رفقا نسبت به ادامهء این حرکت شایسته است همه حساس و منتقد و گوش بزنگ باشیم. بحث من اساساً عدم رضایت نسبت به این حرکت نیست. بحث من کوشش در تصحیح و تکمیل و گسترش این حرکت بالنده  بلحاظ اجتماعی، برای دسترسی به اهداف سه گانهء خود این حرکت است.

 

در سال جاری از نظر من شایسته است تا کماکان به سنّت سال گذشته، از تمامی تشکل های کارگری و کمونیستی مجددا دعوت شود تا با چشم انداز نفی تمامیّت بی نظمی حاکم بر ایران و سمتگیری سوسیالیستی، در هماهنگی با این مجموعه، به دفاع از ارتش فاقدان سرمایه در ایران و در راس آن زندانیان جنسی و سیاسی و عقیدتی بپردازیم.

 

پیش بسوی سرنگونی انقلابی نظام جمهوری اسلامی ایران

 

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

 

هادی میتروی، دوازدهم تیرماه 1392

 

hadi.mitravi@yahoo.com